سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه به هرچه از او پرسیده می شود پاسخ می دهد، بی گمان دیوانه است [امام صادق علیه السلام]

خاطره / سیگار نفروشی!

: مجتبی بدری در : 94/3/19 12:13 صبح

 

امروز در حضور مشتری خوبمون خانم نجاریان، دو پسر نوجوان که هنوز صدای دو رگه شون از بلوغ نارسشون حکایت می کرد، وارد مغازه شدند و از همکار کناری من که احد آقا باشه در خواست سیگار نخی کردند. جواب همکار ما هم منفی بود. به خاطر اینکه ما سیگار نخی نمی فروشیم! اما صدا و سن کم این دو نفر جلب توجه کرد. من هم با ناراحتی به خانم نجاریان گفتم : معلومه هنوز به سن بلوغ نرسیدن اما سیگار می کشن.

خانم نجاریان هم با ناراحتی گفت : ای بابا، خیلی بد شده، شما که به بچه ها سیگار نمی فروشین؟!

من هم خواستم کمی کلاس بزارم، گفتم : نه بابا، به این دو نفر هم دیدین که ندادیم. بچه ها واقعا....!

خانم نجاریان هم سیستم کاری ما رو به شدت تحسین کرد و تبریک گفت. من هم کم کم جلد غرور و آدم خوبی  به تن می کردم که ناگهان دو نوجوان دوباره وارد شدند و به احد آقا گفتند : خب پس نخی ندارین یه پاکت وینستون بدین!!!!

احد هم بی خبر از دو رو برش یه پاکت داد و پولش رو با لبخند داخل صندوق انداخت!!!!!

 

من سکوت کردم فقط!!!

 

 

حالا هم فکر فردا هستم که چطور با خانم نجاریان مواجه بشم؟!!! ای کاش امشب این یادداشت رو می خوند!!!!

میگن دروغ آخر و عاقبت نداره حتی اگه واسه تبلیغ باشه!

 




: